#3 هری پاتر و زندانی آزکابان - جی.کی.رولینگ

همانطور که می دانید لیست‌های زیادی از کتابهای برتر دنیا وجود دارد که یکی از معروفترین آنها لیست 1001 کتابی است که باید پیش از مرگ خواند. اوایل که این لیست منتشر شده بود خیلی به آن پای‌بند بودم، شاید مسخره به نظر برسد اما آن سالها در عنفوان جوانی با خودم فکر می‌کردم که نکند بمیرم و پیش از آن این 1001 کتاب را نخوانده باشم، بعد که پیگیر شدم و متوجه شدم که تنها کمتر از نصف این کتابها به زبان فارسی ترجمه شده دیگر مطمئن شدم ناکام از دنیا خواهم رفت. اما خب حقیقت این بود که جوان‌تر بودم و به این زودی ها هم دلسرد نمی شدم و به خودم گفتم فعلا ترجمه شده ها را بخوان تا آن وقت که تمامشان کنی بقیه هم ترجمه خواهند شد. یک زمانی هم حتی تصمیم گرفته بودم بروم زبانم را آنقدری خوب کنم که کتابها را به زبان انگلیسی بخوانم. خودم از این همه پیگیری خودم متعجبم:) . حالا سالها گذشته و من هم چند تایی از آن کتابها را خوانده‌ام و در این سالها با پیدا کردن تقریبی مسیر علاقه‌مندی‌ام و هجوم منابع مختلفِ توصیه کننده‌ی کتاب دیگر کمتر شده که به آن لیست مشهور سر بزنم و دیگر مضحک به نظر می رسد که فکر کنم و غصه بخورم که چقدرش راخوانده‌ام چه میزان از آن کتابها نخوانده‌ام. اما بعد از ظهور و تجربه‌ی پدیده‌ای به نام کرونا اوضاع برای هر کدام از ما به اشکال مختلف دگرگون شد. گویا دوباره آن حس مردن و نخواندن کتابهای مورد علاقه بسراغم آمد. اما این بار به شکلی متفاوت. 

احساس کردم چقدر کتابهای خوبی در ژانر کودک و نوجوان و یا ادبیات اصطلاحاً عامه‌پسند وجود داشته که شاید در ابتدای کتابخوانیم می دانستم که دوست دارم آنها را امتحان کنم اما خب بخاطر مسائل مختلفی از جمله کسر شأن دانستن خواندن آنها در سنین جوانی و آن لیست کوفتی و هزار جور دلیل دیگر همواره از آنها صرف نظر کرده بودم و حالا با دیدن مرگ های بی شمار کرونایی مثل همه انسانهای دیگری به دلایل بیماری های مختلف از زمان مرگشان در آینده‌ی نزدیک آگاه می شوند، در کنار داشتن امید، تصمیم گرفتم از لحظات اندک احتمالی که با وجود کرونا یا هزار دلیل دیگر برایم باقی مانده نهایت استفاده  را برای لذت بردن خودم از کتابخوانی ببرم. در همین راستا بازهم به سراغ خواندن کتابی دیگر از مجموعه هری پاتر رفتم. کتابهایی که با اجرای بی نظیر آرمان سلطان زاده در نسخه صوتی تازه انتشار یافته آن انگار روحی تازه یافته اند. هری پاتر و زندانی آزکابان سومین جلد از این مجموعه‌ی خیال پردازانه است که برای اولین بار در سال 1999 در انگلستان منتشر شد. 

در این جلد هم که مثل جلد قبل در روزهای پایانی تعطیلات پیش از مدرسه آغاز می‌شود هری در خانه‌ی خانواده نامهربان دورسلی در کنار خاله، شوهرخاله و پسرخاله بدجنسش زندگی می کند، تا اینکه عمه مارچ (خواهر آقای دورسلی) هم به این جمع می پیوندد و بر بار تحقیرهای همیشگی هری آن قدر می افزاید که هری ناچار می شود با جادویی عمه مارچ را مثل بادکنک باد کند و به هوا بفرستد و بعد از این ماجرا ناچار به فرار از خانه شود. او از خانه فرار می کند و منتظر پیک های وزارت جادو می ماند تا خبر اخراجش از مدرسه را برایش بیاورند چرا که او در همین روز تازه سیزده ساله شده و طبق قانون مدرسه‌اش انجام جادو برای دانش آموزان زیر هفده سال ممنوع است. اما به دلایلی که در ادامه مشخص می‌شود خبری از اخراج نیست و پس ازچند ماجرای کوچکِ پیش از آغاز سال تحصیلی هری دوباره به مدرسه هاگوارتز باز می‌گردد و خواننده شاهد ماجراهای اصلی این کتاب در مدرسه خواهد بود.

در این سه جلدی که از این کتاب شنیده ام تقریباً در پایان هر سه جلد با خودم گفته‌ام که نویسنده دیگر هر چیزی بخواهد بگوید تکراری خواهد بود و ادامه آن چندان هم نمی تواند جذاب باشد و طبق معمول چنین آثاری گرفتار تکرار خواهد شد. اما این خانم رولینگ هر بار نسبتاً غافلگیرم کرده و نه تنها خیلی گرفتار تکرار نشده بلکه از هر لحاظ جلدهای بعدی جذاب تر هم بوده اند و طبیعتاً به نظرم در بین سه جلدی که خوانده‌ام این جلد از همه جذاب تر بود. اما سلیقه شخصی من به ترتیب سه، یک، دو خواهد بود، یعنی به نظرم بهترین جلد تا اینجا همین کتاب یعنی "هری پاتر و زندانی آزکابان" بوده و پس ازآن جلد اول "هری پاتر و سنگ جادو" و در رتبه بعدی هم "هری پاتر و حفره اسرار آمیز" که جلد دوم این کتاب است. همچنین جا دارد که به این نکته هم اشاره کنم که راوی این کتاب صوتی هم در هر جلد بهتر از جلد قبل اجرا کرده  و اگر روزی گذرش به این یادداشت خورد از همین جا مجدداً از او بابت این اجرای بی نظیر سپاسگزارم.

مشخصات کتاب: نشر کتابسرای تندیس، ناشر صوتی: آوانامه، ترجمه‌ی ویدا اسلامیه، نسخه چاپی 496 صفحه و نسخه صوتی با صدای آرمان سلطان‌زاده در 14 ساعت و سی و پنج دقیقه

نظرات 8 + ارسال نظر
monparnass جمعه 16 آبان 1399 ساعت 20:11 http://monparnass

سلام
بدون شک این شاخه از ادبیات داستانی اگر توسط نویسنده توانایی مثل خانم رولینگ بهش پرداخته بشه جذابیتش بسیار زیاد میشه
من تموم قسمتهای هری پاتر رو خونده ام و همشون زیبا و تکرار نشدنی هستند
به غیر از هابیت و ارباب حلقه ها مجموعه های دیگری هم در این شاخه هست که ارزش خوندن دارند

1- مجموعه آرتمیس فاول
نویسنده اوئن کالفر
2- مجموعه پرسی جکسون و خدایان المپ
نویسنده ریک ریوردن
3- مجموعه مگنوس چیس و خدایان آزگارد
نویسنده ریک ریوردن

سلام
پس این طور که مشخصه شما هم به این ژانر علاقه مند هستید. من بعد از خواندن کتاب هابیت بود که با خودم گفتم حتما باید بخشی از مطالعه رو به این ژانر اختصاص داد، به هر حال در این دنیای پر مشغله و پر دردسرِ تکراری گاهی نیاز داریم تا در خیال پرسه بزنیم و لذت ببریم.
بابت معرفی این آثاری که تا به حال اسمشان را هم نشنیده بودم از شما سپاسگزارم.

میله بدون پرچم دوشنبه 19 آبان 1399 ساعت 17:10

سلام
آقا مرگ بر لیستهای کوفتی
طبعاً احتمال می‌دهم در آلوده شدنت به آن لیست نقشی داشته باشم... پس عذرخواهی می‌کنم. هرچند به واسطه همان لیست شاهکارهای گمنامی را خوانده‌ام که اگر نبود شاید گذرم به آن کتابها نمی‌افتاد. پس پشیمان نیستم! ولی به قول معروف: هیچ ترتیبی و آدابی مجوی / هرچه می‌خواهد دل تنگت بخوان!

سلام
آقا اینقدر این نادوستان در این چند روز مرگ بر مرگ بر گفتند که کاهش قیمت ناشی از بایدنیسم را زدند نابود کردند رفت پی کارش و دوباره شاهد اوج قیمت هستیم. شما دیگر نگو. دوست عزیز. نگو
بی شک از آلوده کنندگان اصلی من به این لیست خود شما بزرگوار بوده‌ای. اما نیاز به عذرخواهی نیست و شاید نیاز به تشکر از طرف من هم باشه. چرا که همانطور که خودت هم بار ها گفتی و در اینجا هم اشاره داشتی در موارد بسیاری ما از این لیست به عنوان یک راهنما استفاده کردیم (هرچند از جهاتی بر این هم اشکالاتی وارده) اما ما در این مسیر با کتابهایی آشنا شدیم که در چرخ مسیر تبلیغاتی بازار کتاب کشورمون قرار نگرفته بودند و دیده نشده بودنداما واقعا کتابهای خوبی بودند.
در باب توصیه پایانی‌ات هم راستش من بسیار سعی می کنم بهش پایبند باشم اما مسئله اینجاست که این دل تنگ می خواهد کتابهای بسیاری را بخواند اما چون با یه حساب سرانگشتی می بینم که در خوشبینانه ترین حالت تا پایان عمربه نصفش هم نمی رسد و این نا امید کننده است، به هر حال باید افسارکی برایش ببندم و گویاچاره ای جز این نیست.

دریا چهارشنبه 21 آبان 1399 ساعت 01:54 http://jaiibarayeman.blogfa.com

سلام دوست عزیزم

یکی از نویسندگان خارجی گفته بود هری پاتر رو نخوندم و احتمالا هیچ وقت هم نخونم اما میدونم ده بیست سال دیگه کاملا با زبان این نسل بیگانه میشم و جهان دیگه جایی نخواهد بود که برام آشنا باشه.
کاملا درست میگه. باید ادبیات نسل های بعدی رو تا حدودی شناخت. و خوبه خیلی که شما این آثار رو میخونید. اگه بخاطر علاقه هم باشه که دیگه عالی تر هم میشه

سلام بر دوست خوب و کم پیدای ما
امیدوارم همیشه خوب و سلامت باشید.
بله همینطوره، چقدر حرف درستی زده. یادمه یکی دو نفر از دوستان در اینجا هم همین جمله‌ی نویسنده خارجی رو گفته بودند، منتها بخش اول جمله رو
راستش هری پاتر تقریبا کتاب نسل خود من هم میشه و من در نوجوانی کوتاهی کردم و نخوندم و حالا دارم می خونم. اگر بخواهیم با ادبیات کودک و نوجوان این نسل امروزی پیش بریم باید احتمالا آثار ژانر وحشت دارن شان و این حرفها را بخوانیم. البته من اطلاعات چندانی ندارم و جامعه آماریم اندک است.

بندباز چهارشنبه 21 آبان 1399 ساعت 06:35 https://dbandbaz.blogfa.com

سلام بر مهرداد
آقا اعتراف می کنم چند روزی مانده بود به تاریخ تولدم، رفته بودیم یک کتاب فروشی بزرگ توی انقلاب. از این شهر کتابها!! چشمت روز بد نبیند!! وقتی وارد بخش کودک و نوجوانش شدم یک جوری بال درآورده بودم که نگو!! اصلا دیگر نرفتم سمت باقی بخش ها. دلم می خواد یک وانت کتاب از آن بخش بخرم! طراحی جلد، صفحه بندی، موضوعات، زبان روایت و ترجمه... همه عالی عالی عالی! زمان ما این چیزها نبود. ته تهش یک داستان کدو قل قلی زن و بزبز قندی! یا مجله ی رشد و کیهان بچه ها... خدایی این بچه ها خیلی کیف می کنند. خوش بحالشان!

سلام بر بندباز مهربان
حق داشتی بخدا. آره اصلا یک دنیاییه برای خودش
مثلا یک سری کتابهای ترجمه‌ای هستند به اسم خانه درختی که از 13 طبقه شروع میشه و هر جلد چند طبقه‌ای میره روش. پر از نقاشی و مسخره بازیِ از نوع خوبش در کنار کمی متن که روایت این نقاشی ها رو کامل میکنه. این کتابها برای شروع کتابخون شدن بچه ها عالی هستند. البته این برای سن مدرسه به بعده.
یا مثلا اگه کتاب برای سن های پائین تر بخوایم تو مدل اون حسنی و کدو قل قلی و این حرفا نه تنها الان داستان های ایرانی بسیار عالی وجود داره چیزی که یادمه یک سری کتاب هایی هستند به اسم فرانکلین و .... که فکر کنم بیشتر از بیست جلده و برای کودکان زیر پنج شش سال جذاب. از دایره المعارف های کودکان نگم که خیلی خوب و جذاب شدن. بالاخره برای پرداختن به آثار کهن هم دارند یک کارهایی می کنن اخیرا برای تولد برادرزاده ام یک شاهنامه کودک و نوجوان گرفتم اونم نسخه ای که مورد تایید بهترین شاهنامه پژوه کشورمون جلال خالقی مطلق بود. خیلی ساده شعر ها رو نوشته و شرح داده و سعی کرده نقاشی هایی هم که در کنارش برای بچه ها داشته باشه.
درسته که امروز بازار کتاب کودک یک دنیاییه برای خودش اما با همه این ها نسل بچگی ما بیشتر کتاب می خوند.

بندباز پنج‌شنبه 22 آبان 1399 ساعت 13:17 https://dbandbaz.blogfa.com

بله درسته. قبول دارم که نسل ما بیشتر می خوند. چون سرگرمی های امروزی رو نداشت. به نظرم همه چیز به تربیت پدر و مادر برمی گرده که از همون ابتدا یک بخش از زمان کودک رو به کتاب اختصاص بده تا در آینده این بخش بتونه توی زندگی کودک نقش داشته باشه.
کتابهای فرانکلین عالیه! اون مجموعه رو هم دیدم. خیلی خوب دارند کار می کنند. واقعا باید تحسین شون کرد.

پدر مادر های امروز هم نسل های خودمون هستند که تقریبا 90 درصدشون کتاب نمی خونن. یکی دو نسل بعد از ما هم که دیگه اصلا نمی خونند البته هر از گاهی جوانه هایی دیده می شود.
امیدوارم بخوانند.

زهرا محمودی پنج‌شنبه 22 آبان 1399 ساعت 18:38 http://www.mashghemodara.blogfa.com

سلام دوست عزیز
متاسفانه زمانه ما رو زود جدی و واقع‌بین کرد و درگیر یک مدل ذهنی تکراری شدیم و از چنین ژانرهایی فاصله گرفتیم. من هری‌پاتر و ارباب حلقه‌ها رو نخوندم، اما همون چند باری که فیلمش رو دیدم مدام فتوا دادم که ما هم توی شاهنامه شبیه این صحنه و آن شخصیتش رو داریم و همیشه مشوق بچه‌ها برای خواندن کتابهاش بودم. داستان‌های شاهنامه هم که فرمودید بله واقعا جایگاه خوبی بین بچه‌ها به دست آورده. حتی کلیپی رو بهشون نشون دادم از یک کتاب سه‌بعدی (اصطلاحاً Pop-up) داستان‌های شاهنامه (ضحاک) که در آمریکا منتشر شده.
نشر پرتقال و هوپا هم نشنوند که تا یکسال دانش‌آموزانم رو منع می‌کردم از خرید کتابهاشون
اما بعدتر دو‌سه تایی کتاب خوب از نشر پرتقال خواندم و به بچه‌ها توصیه می‌کنم. .

سلام و درود
بله، همینطوره، اما امیدوارم ما هر کدام به سهم خودمون در بهتر شدن این مسیر مطالعاتی کودکانی که از ما تاثیر می پذیرند نقش داشته باشیم.
درباره نشر پرتقال و هوپا هم از نگاهی باید بکم در واقع حق با شماست چون در کنار چند کار خوبی که این نشر ها منتشر کرده اند کتاب سازی های بسیار زیادی دارند.مثلا هر دو یک سری کتاب دارن به نام ارازل و اوباش. حالا این که آخه این چه اسمیه که برای کتاب کودک انتخاب شده به جای خود. کل کتاب شاید 5 صفحه هم متن نداشته باشه و همه اش عکس و نقاشیه و قیمتی معادل دو تا کتاب هم داره و سریالی بودنش باعث شده بچه ها پدر و مادرها رو مجاب به خریدن و دنبال کردنش کنن. بچه های تنبلم خیلی دوستشون دارن چون در عرض نیم ساعت میخوننش تموم میشه و پدر و مادرها رو هم دچار توهم میکنن که عع چه خوب بچه مون چه کتابخون شده. اصلا این چند جلدی کردن کتابها هم درسته اتفاق خوبیه اما از نگاهی آفتیه برای خودش.
باز همه اینها به اون بزرگتر بچه مربوطه که باید کتابخون باشه و در این بازار شلوغ انتخاب درست رو داشته باشه.
ممنون از توجه شما

سمیه تاج الدین جمعه 23 آبان 1399 ساعت 12:27 http://Negahekhanoom.blogfa.com

با سلام و درود
خوشحال میشوم که با معرفی کتاب در وبلاگ نگاه خانوم مرا مفتخر کنید.
با تشکر

سلام و درود به شما
با افتخار حتما خدمت خواهم رسید.
سلامت باشید

امیر دوشنبه 21 تیر 1400 ساعت 14:28

هیچ وقت نتونستم سری فیلم های هری پاتر رو دوست داشته باشم. با اینکه هم نسل هری پاتر و قاعدتا باید با فیلم های اون بزرگ شده باشم و ارتباط خوبی برقرار کنم اما فکر می کنم اصلی ترین دلیلش دیر تماشا کردن فیلم هاش بود. دیگه در حوالی سی سالگی نمیشد که برام باور پذیر باشه.
شما خیلی خوب در مورد کتاب هایی که فیلم شدند می نویسید و ظاهرا الویت تون کتابه. از کتاب هایی که فیلم های خوبی شدند میشه به خوشه های خشم و دره من چه سرسبز بود از جان فورد اشاره کرد.
در همین ژانر تخیلی من عاشق نارنیا بودم. شیر، کمد، جادوگر و جالباسی. حتما یادتون میاد که سالها پیش سریال انگلیسیش که محصول دهه 80 میلادی بود پخش میشد

بله. این درسته که ما هرچه از کودکی و نوجوانی دورتر میشیم تحت تاثیر دنیای اطرا، قوه تخیلمون ضعیف تر میشه و با خیلی از چنین داستانهایی به راحتی ارتباط برقرار نمی کنیم. اما خب برای من در مجموع ارتباط پیدا کردن با داستان تخیلی هنوز کمی راحت تره تا فیلم تخیلی. شاید چون ذهنم به هر حال در تصویرسازی برای قابل باور کردن راحت تر از پذیرفتن نظرات کارگردان فیلم میتونه ماجرا ها رو به چفت و بست بده.
درباره خوب بودن یادداشت ها هم نظر لطف شماست. بله من چون خیلی هم از دنیای سینما اطلاعات زیادی ندارم اولویتم با کتابهاست و درباره فیلم ها هم سعی می کنم در حد برداشت شخصی خودم بنویسم و امیدوارم نتیجه اش خوب از آب دربیاد.
کتاب خوشه های خشم یکی از کتابهای محبوب من هست که اتفاقا اینجا هم درباره اش نوشتم و حتی یادمه فیلمش رو هم بعد کتاب گرفتم که ببینم اما متاسفانه هنوز فرصت نشده.
دره من چه سرسبز بود رو نمیشناختم و الان رفتم درباره اش جستجویی انجام دادم و حتما در لیست فیلم هایی که باید ببینم این فیلم را هم قرار خواهم داد. ممنون بخاطر معرفی.
درباره نارنیا هم من در نوجوانی بخشهایی از فیلم هاش رو دیده بودم اما اون رو هم علاقه مندم که کتابهاش رو امتحان کنم. حتی اگه دیر شده باشه. من اغلب برادرزاده ها رو بهونه می کنم و کتابهایی که در کودکی و نوجوانی دوست داشتم بخونم و برای اینا می گیرم و خودمم باهاشون همراه میشم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد