سه رنگ - منصور ضابطیان

"نمی دانم چرا این‌قدر ایتالیا را دوست دارم. دوست داشتنی که مال این سال‌ها نیست و از وقتی یادم می‌آید همراهم بوده. در کودکی وقتی می‌فهمیدم چیزی ساخت ایتالیاست به نظرم محصولی بی‌نظیر می‌آمد. در نوجوانی عاشق فیلم‌های نئورئالیستی ایتالیا شدم. کتاب "دزد دوچرخه"ی لوئیجی بارتولینی را سه بار خواندم و فیلم "دزد دوچرخه"ی دسیکا را بارها و بارها دیدم. عاشق روکو و برادرانش بودم و شرط می‌بندم اگر بیست سال قبل‌تر به دنیا آمده بودم حتماً دلباخته‌ی سوفیا لورن می‌شدم."

آنچه که خواندید هرچند حرفهای من نیست و پاراگراف اول کتاب سه رنگ است، اما بخشهای زیادی از آن با حسی که من همواره از کودکی نسبت به ایتالیا داشته‌ام بسیار مشابه است، البته داستان من و ایتالیا بیشتر با فوتبال ملی و باشگاهی این کشور گره خورده است. به هر حال از من بگذریم و برسیم به این کتاب، اما برای سخن گفتن از این سفرنامه دوست دارم ابتدا از آشنایی اولیه‌ام با نویسنده آن، منصور ضابطیان چند کلامی بگویم. چرا که به این خاطر بود که علاقه مند شدم این کتاب را امتحان کنم.

در سال 1389 در شبکه 7 یا همان شبکه آموزش تلویزیون که غالباً برنامه‌های جالبی هم به نمایش نمی‌گذاشت با برنامه‌ای شبانه روبرو شدم که جنس‌اش با برنامه‌های شبانه آن روزگار بسیار متفاوت بود. برنامه‌ای زنده که رادیو 7 نام داشت و با مضمونی رادیویی اما سراسر رنگ و زیبایی هر شب ساعت 23 از این شبکه‌ی تلویزیون پخش می شد. این برنامه‌ی ادبی هنری و موسیقی محور، که با هدف اصلیِ آرامش بخشی به مخاطبینش ساخته می‌شد در آن سالها رسیدن به این هدف (حداقل برای من) بسیار موفق بود. شیوه‌ی انتخاب مجری این برنامه به این شکل بود که هر شب را به یک مجری اختصاص داده بودند و به جز چند نفر از این مجری‌ها که غالباً هم از بین هنرمندان حوزه های مختلف انتخاب می شدند همگی انتخاب‌های به جا و خوبی بودند. رادیو 7 اولین برنامه‌ای بود که هر سال در کنار تحویل سالِ نو، برنامه‌ای ویژه تحویل پائیز داشت و اینگونه این فصل زیبا و خوش‌رنگ را در کنار دیگر فصل‌ها گرامی می‌داشت.آن سالها برنامه های تلویزیونی و تیتراژ های سریال ها توسط چند خواننده قبضه شده بود اما رادیو7 در انتخاب موسیقی‌های بی‌کلام و بخصوص موسیقی ‌های باکلام مورد استفاده دربرنامه از خواننده‌های دیده نشده یا کمتر دیده‌شده و همینطورخوانندگان قدیمیِ از یاد رفته دعوت می کرد که این جای تقدیر داشت. از آنجایی که همواره اجرای یکی از شبهای هفته این برنامه را هم منصور ضابطیان که از تهیه کنندگان اصلی این برنامه بود انجام می داد برای اولین بار آنجا با او آشنا شدم و تا سال 1397 که برنامه رادیو هفت طی چند کوچ به شبکه‌های چهار و شما، و با دو تغییر نام به "100 برگ" و "رادیو شب" ادامه داشت، همواره مشتری همیشگی‌اش بودم تا اینکه بعد از خداحافظی و قول بازگشتِ پس از نوروز در آخرین قسمت این برنامه که در تاریخ 28 اسفند 1397 اجرا شد به سرنوشتی شاید مشابه با برنامه 90 دچار شد و دیگر خبری از بازگشت نشد.(حداقل تا امروز). به هر حال این‌ها را گفتم چون نسبت به این برنامه و حس و حال خوشی که بارها به من هدیه داده بود احساس ادای دین داشتم، اما برسم به کتابی که قصد داشتم درباره‌اش حرف بزنم؛

منصور ضابطیان که گویا بسیار اهل سفر است چند سالی است که اقدام به نوشتن سفرنامه‌هایش کرده و آنها را به همراه عکسهایی که خودش در آن سفرها گرفته در چند کتاب منتشر نموده است. کتاب "سه رنگ" با نام فرعی "غذانوشت های سفر ایتالیا" آخرین کتاب از این سری کتابهای ضابطیان است. شاید برای کسی که با این مقدمه‌چینی‌های من آشنا نباشد با تورق این کتاب و دیدن عکس های سیاه و سفید فراوانش به همراه تیتر های یک صفحه ای فصل‌های بسیار زیاد اما کوتاه آن، فکر می کند با یک مشت یادداشت اینستاگرامی که تبدیل به کتاب شده و یا اصطلاحاً با یک کتاب سازی طرف است. اما بعد از پایان کتاب برای شخصی چون من که در کنار علاقه‌مندی‌ام به ایتالیا تا حدودی به آشپزی هم علاقه‌‌مند است نتیجه جدای چند بخش از کتاب، نتیجه‌ی رضایت بخشی است. از زاویه‌ای دیگر هم می توان اینطور به این کتاب نگاه کرد که در این روزگار کرونا زده که امکان سفر (حداقل برای من و شمایی که این موضوع را درک می کنیم) وجود ندارد، سفر با سفرنامه‌ها فکر بسیار خوب و بی خطریست. هر چند بین خودمان بماند، اگر کرونا نبود هم زور یکی مثل من به سفر ایتالیا نمی رسید.

این کتاب متشکل از بیست و نه فصل کوتاه است که حاصل سفر یک ماهه نویسنده و تجربه های مختلف او در روبرو شدن با تجربه های غذایی مختلفش در کشور ایتالیا است. در این کتاب از پیتزا، اسپاگتی، راز پنیر پارمزان و حتی خوراک طوطی و لک‌لک گرفته تا مافیای ایتالیا و چگونگی اختراع نوتلا و و دانشگاه بستنی و مواردی از این دست سخن گفته می‌شود. نباید فراموش کرد که این یک سفرنامه است نه کتاب آشپزی و تقریباً می توان گفت هیچ دستور غذای ایتالیایی در آن پیدا نخواهید کرد و همه و همه مواجهه‌ی یک ایرانی با کشوری اروپایی است، همانطور که می‌توانست برای من و شما باشد. در میان شلوغی های این روزگاردر مجموع کتاب سرگرم کننده‌ و جالبی بود و حتماً بزودی جلدی دیگر را هم امتحان خواهم کرد.

پی نوشت: مارک و پلو، مارک دو پلو، برگ اضافی، سباستین، چای نعنا، موآ و بی زمستان در کنار سه رنگ هشت سفرنامه مصور به چاپ رسیده از منصور ضابطیان هستند.

مشخصات کتابی که من خواندم: سه رنگ، نشر مثلث، چاپ دوم، شهریور 1399 در 2200 صفحه، 192 صفحه