آخرین ماه سال هزارو سیصد و نود و هشت که با آغاز هراس از بیماری کرونا آغازشد روزهایی بود که ناامیدی تمام وجودمان را فراگرفته بود و من برای فرار از واقعیت ناگزیری که به رنگ مرگ به همه ما هجوم آورده بود و به این امید که راحتتر آن روزهای سخت را پشت سر بگذارم با رفتن به سراغ دنیای خیال پردازانهی کتاب هابیت به خیال پناه بردم. نتیجه مثبت بود، لحظات خوبی با آن کتاب داشتم و به هر حال گمان میکردم که زودتر از اینها از آن روزهای سخت گذر کرده و خیلی زود پا به روزهای خوب خواهیم گذاشت. اما حالا که بیش از هفت ماه ازآن روزها که گاه با شبهای کابوسواری همراه بود گذشته، نه تنها این بیماری و وحشت از آن از بین نرفته بلکه حتی روز به روز هم حلقه را بر ما تنگتر کرده و با گرفتن جان یک همسایهی خوب و یکی از اقوام شریفم هنوز برایم خودنمایی می کند.
با این همه گویا هنوز هم جز رعایت کردن، آن هم نه در برای مقابله بلکه فقط برای گریز، کاری از ما بر نمی آید. حالا این روزها برای مُسَکنِ لحظات هم که شده مجدداً تصمیم گرفتم سری به خیال بزنم و حالا هشت ماه بعد از خواندن کتاب هابیت، به سراغ فیلمی که بر اساس آن کتاب ساخته شده رفتم. فیلمی که بر خلاف کتاب تک جلدیاش به صورت سهگانه ساخته شد. پیتر جکسون کارگردان این فیلم بعد از گذشت یک دهه از تجربهی موفق ساخت سه گانه ارباب حلقهها، در سال 2012 به سراغ این کتاب از تالکین رفت و به نظرم باز هم آثاری درخشان خلق کرد.
کتاب هابیت با چهارصدو سی و دو صفحه آن هم در قطع پالتویی، در قیاس با ارباب حلقه ها کتابی نسبتاً کم حجم به حساب می آید و ساختن فیلم سه گانهای حدوداً نه ساعته که زمان هر کدام از فیلمهایش حدود سه ساعت باشد به نظر غیر ممکن میرسد و هر جور هم که حساب کنیم جور در نمی آید. چرا که حتی اگر کل کتاب را هم از اول تا آخر بخوانیم بسیار کمتر از این زمان می شود. اما خب پیتر جکسون بدون آن که اصطلاحاً آب به داستان بندد فیلمی خوش ساخت ارائه کرده که حداقل برای شخصی چون من که کتاب هابیت را خوانده و آن را دوست داشته فیلمی جذاب و تماشایی به حساب می آید.
پی نوشت: اگر در این یادداشت به داستان فیلم اشارهای نداشتم به این دلیل است که فیلم تا حد بسیار زیادی به کتاب وفادار بوده و اگر شما دوست همراه علاقهمند هستید که کمی درباره داستان هابیت بدانید این امکان برای شما از <ایـنجا> که یادداشت مربوط به کتاب هابیت به همراه مصاحبه بنده باجناب تالکین میباشد فراهم است.
سلام
مصاحبه قشنگی بود
ممکنه با خانم رولینگ نویسنده هری پاتر هم یک مصاحبه اختصاصی داشته باشی؟
شنیدم که از طرف وزارت جادو دعوتش کردن هاگوارتز برای مراسم شروع سال تحصیلی جدید و الان اونجاست
سلام و پوزش بابت تاخیر در پاسخگویی به این پیام.
ممنون که آن مصاحبه را خواندید، به هر حال تجربه شگفت انگیزی برای من بود.
راستش درباره مصاحبه با خانم رولینگ هم چند باری سعی کردم این کارو بکنم اما هنوز موفق نشدم. احتمالا نیاز باشه چند جلد دیگه از هری پاتر ها رو بخونم تا با دست پر برم سراغشون. آخرین باری که بهشون نامه داده بودم، درخواست کردم محل قرار ملاقاتمون برای مصاحبه رو خیابان دیاگو انتخاب کنه تا ما هم کمی حظ بصری ببریم. تا حالا که جواب نداده.
عجب زندگی درست کرد این کرونا
عید فکر می کردم تا آخر تابستون تمومه دیگه، داره بدتر میشه انگار
باید یه جور دیگه به زندگی فکر کنیم
من هم امید داشتم که این ویروس پاش به 6 ماهه دوم سال که غالباً پر ویروس تر از 6 ماهه اول سال است نرسد، اما رسید و بیشتر از پیش ما را به این آگاه کرد که بر روی لبه تیغ راه می رویم و کافیست تا دست از پا خطا کنیم. حتی این روزها میبینم شاید اگردست از پا خطا نکنیم هم باز هم خطر ابتلا هست.
امیدوارم نجات پیدا کنیم.