
اولین بار با کتاب امریکایی آرام با جناب گراهام گرین آشنا شدم، تجربهی یک آشنایی عالی با کتابی بسیار خوشخوان. اما خب احتمالا شما هم مثل بسیاری از کتابخوانها و همینطور بسیاری از علاقهمندان به سینما، گراهام گرین را بیشتر به خاطر کتاب و فیلم "مردسوم" میشناسید.
فیلم سینمایی مردسوم که بر روی پوستر تبلیغاتی خود نام بازیگر و کارگردان سرشناسی همچون اورسون ولز را به عنوان یکی از بازیگران اصلی فیلم به نمایش گذاشته است در سال 1949 توسط کارول رید و بر اساس فیلمنامهای از گراهام گرین ساخته شد، فیلمنامهای که آنقدر خوب بود که بعدها نویسندهاش را به این صرافت انداخت که آن را تبدیل به رمانی کرده و منتشر کند.
مرد سوم را میتوان نوعی فیلم کارآگاهی به حساب آورد اما نه از آن مدل داستانهای کارآگاهی که اغلب میشناسیم و در آنها کارآگاهی وجود دارد که به دنبال متهم و مجرم میگردد، در واقع در این داستان نقش آن کارآگاهِ همیشگی را یک نویسنده به عهده گرفته است، نویسندهای امریکایی به نام "هالی مارتینز" که برای دیدن دوستش "هری لایم" به شهر وین سفر کرده است اما متاسفانه به محض ورودش به این شهر متوجه میشود دوستش به تازگی جان خود را از دست داده است.
هالی پس از این غافلگیری اولیه و پس از اینکه جویای چگونگی مرگ دوستش میگردد با روایتهای ضدو نقیضی درباره شیوه مرگ او روبرو میشود که شاید موثقترین آنها مرگ هری بر اثر سانحهی رانندگی باشد، البته در این روایت به نظر موثق هم شیوه مرگ هری و آنچه که اندک شاهدین ماجرا اشاره میکنند به هیچ وجه برای هالی قانع کننده نیست، بطوریکه یکی از شاهدها اشاره میکند پس از تصادف اتومبیل ناشناس با هری، سه نفر او را تا بیمارستان بردهاند. اما هالی پس از جستوجوهایش تنها هویت دو نفر از آنها را شناسایی میکند و اصطلاحاً به هر دری میزند خبری از مرد سوم نیست، جریان فیلم هم بر گِرد همین سوال که "این مرد سوم کیست و آیا اصلا وجود دارد یا خیر" میگردد. جستوجوی این موضوع و حل معمای چگونگی این مرگ در کنار اتفاقات دیگری از جمله عشق بوجود آمده در داستان و حتی قتلهای دیگری که اتفاق میافتد و از همه مهمتر غافلگیری اصلی داستان، درکنار هم ماجرای پرفراز و نشیب فیلمی را تشکیل میدهند که با گذشت بیش از هفت دهه از زمان ساخته شدنش هنوز فیلمی جالب توجه، و نسبتاً دیدنی به حساب میآید.
+ از افتخارات این فیلم میتوان به نخل طلای جشنواره کن، جایزه بفتای بهترین فیلم انگلیسی و اسکار بهترین فیلمبرداری سیاه وسفید نام برد.