ارواح - پل استر

"سه گانه نیویورک" نام کتابیست که از اواخر دهه هشتاد میلادی تا به امروز نام "پل استر" را بر سر زبان ها انداخته است. نویسنده ی امریکایی نسبتاً پر کاری که در یکی دو سال اخیر هم نامش در لیست نهایی جایزه بوکر قرار گرفته و درکشور ما هم کم طرفدارندارد (هرچند اگر بسیاری از خوانندگان برای شروع خواندن آثارش در همان ابتدا به سراغ سه گانه اش نمی رفتند تا کنون طرفداران بیشتری هم داشت.)

سه گانه نیویورک کتابی است که متشکل از سه رمان نسبتاً کوتاه به نام های"شهر شیشه ای، ارواح و اتاق در بسته" می باشد. این سه کتاب در اواخردهه هشتاد میلادی منتشر شد و در سال ۱۳۸۴ خورشیدی برای اولین بار به زبان فارسی ترجمه و به چاپ رسیده است. (به صورتِ مشترک تحت عنوان سه گانه نیویورک و همچنین در قالب ۳ کتاب مجزا) تا آنجایی که من اطلاع دارم آثار استر به همت نشر افق یکی از اولین رمان های منتشر شده با رعایت حق کپی رایت در کشور ما نیز بوده اند.

هر کدام از رمان های این سه گانه دارای شخصیت ها و داستان های متفاوتی از یکدیگر هستند و تنها نقطه اشتراک آنها (حداقل درظاهر و نگاه اول) مکان داستان ها یعنی همان شهر نیویورک است. رمان ارواح طبق ترتیب توالی کتاب سه گانه نیویورک، پس از کتاب شهر شیشه ای که در همین وبلاگ هم درباره اش با هم سخن گفتیم دومین رمان این مجموعه می باشد و در آن مثل باقی آثاری که از استر می شناسیم مسئله شانس و تصادف مطرح است.

بعد از خواندن چند صفحه ابتدایی این رمانِ بدون فصل بندی، شاید نزد خواننده اینطور به نظر برسد که با یک رمان پلیسی طرف است اما خوانندگانی که با پل استر و آثارش آشنا هستند می دانند که استر یک نویسنده ی پلیسی نویس نیست بلکه او در بیشتر موارد از بن مایه های رمان پلیسی تنها به این جهت استفاده می کند که مفهوم های گاه فلسفی خود را در کتابهایش بیان کند. بارزترین مثالش در این کتاب هم می تواند این باشد که شخصیت اصلی کتاب ارواح مانند شخصیت اصلی بسیاری از کتابهای نوشته شده در ژانر یاد شده یک کارآگاه است. به هر حال هر خواننده ای که کتابی در ژانر پلیسی خوانده باشد و یا حداقل فیلم یا سریالی که بر اساس این کتاب ها ساخته شده را دیده باشد متوجه این موضوع خواهد شد که در چنین داستانهایی شخصیت اصلی یا همان کارآگاه یاد شده، غالباً فردی باهوش و زیرک و همچنین مغز متفکر داستان موردنظر بوده واغلب همه معماها به دست او حل می شود. مثل کارگاه پوآرو یا شرلوک هولمزی که اغلب ما آنها را می شناسیم. اما آیا اوضاع برای شخصیت اصلی یا در واقع همان کارآگاه داستان پل استرهم به همین شکل است؟ در پاسخ به این سوال باید صراحتاً پاسخ داد که خیر، "آبی" شباهت چندانی با کارآگاه هایی که از آن ها نام بردیم ندارد، البته این به آن معنا نیست که کارآگاه آبی از هوش و ذکاوت کارآگاه های معروف داستان های جنایی بی بهره باشد، بله جوان است اما می خوانیم که آنقدرها هم بی تجربه به نظر نمی رسد که نتواند از پس معماهای پیچیده ی جنایی بر بیاید، اما مسئله اینجاست که داستان و معمایی که او در پی حل آن است به گونه ای رقم می خورد که  او خود نیز درگیر معما شده  و اصطلاحاً در آن حل می شود. بلایی که به شکلی دیگر بر سر شخصیت اصلی داستان شهر شیشه ای هم آمد.

اما برسیم به داستان کتاب ارواح، کتاب اینگونه آغاز می شود:

پیش از همه آبی بود بعد سفید آمد و بعد ها سیاه. و قبل از آغاز قهوه ای بود. قهوه ای او را نزد خود آورد، قهوه ای به او راه و چاه را نشان داد و وقتی قهوه ای پیر شد، آبی جایش را گرفت. چنین بود که همه چیز آغاز شد. 

 آقای "آبی" همانطور که ذکر شد یک کارآگاه خصوصی جوان است. او مدت زیادی را در کنار و یا به عبارتی زیردست کارآگاه زبده ای به نام  آقای "قهوه ای" کار کرده و حالا بعد از بازنشست شدن آقای قهوه ای برای خود مستقل شده است. یکی از اولین مشتری هایی که به آقای آبی مراجعه می کند آقایی به نام سفید است. او از آبی می خواهد که فردی به نام سیاه را تحت نظر داشته باشد، سفید مقدمات کار از جمله اجاره اتاقی در ساختمان روبرویی جایی که سیاه در آنجا زندگی می کند را فراهم کرده و تنها  قرار بر این است که آبی هر روز سیاه را زیر نظر داشته باشد و عملکرد او را به صورت هفتگی طی گزارشی از طریق صندوق پستی مشخصی به اطلاع سفید برساند و از همان طریق دستمزدش را هم دریافت کند.

..............

> پاراگراف بالا خط اصلی داستان است، اما داستان به این سادگی ها که به نظر می رسد هم نیست.  در ادامه مطلب به دو نهانمتنی که در کتاب وجود دارد اشاره کرده ام.

>> اگر علاقه مند بودید درباره کتابهای دیگر پل استر بخوانید می توانید به یادداشتهایی که پیش از این درهمین  وبلاگ و در معرفی کتاب های شهر شیشه ای، هیولا و تیمبوکتو نوشته ام مراجعه بفرمائید.

>>> همچنین می توانید از اینجا، به هر سه یادداشتی که نویسنده ی عزیزِ وبلاگ میله بدون پرچم به کتاب سه گانه نیویورک اختصاص داده دسترسی داشته باشید. 

مشخصات کتابی که من خواندم:نشر افق-ترجمه خجسته کیهان-چاپ چهارم  1388-در1500 نسخه-119 صفحه


ادامه مطلب ...