جین ایر - شارلوت برونته

داستان از زمان کودکی جین ایر آغاز می شود، کودکی 10 ساله که پدر و مادرش را از دست داده و نزد دایی خودش زندگی می‌کرده که از قضا دایی او هم مدتی است از دنیا رفته و پیش از مرگ، خواهرزاده‌ی خودش را به همسرش سپرده است، اما همسرش، یعنی زندایی جین، از او متنفر است و این موضوع باعث می‌شود، خانه‌ی دایی در فقدان او و با حضور زندایی و فرزندانش برای جین تبدیل به جهنم شود. در نهایت او را به مدرسه‌ای شبانه روزی که مختص یتیمان است می‌فرستند و ماجرای کتاب در طول 8 سال حضور جین در این مدرسه که به تحصیل و تدریس می گذرد، ادامه پیدا می‌کند. اما این دو بخش اشاره شده، از بخش‌های اصلی این کتاب نیستند و در واقع بعد از مدرسه و انتخاب شغل معلم سرخانگی و ورود به  خانه‌ی مردی برای تدریس به دختر او، بخش اصلی کتاب آغاز می‌گردد که احتمالاً همتنطور که درباره این کتاب می دانید به ماجرای عشق ارتباط پیدا می‌کند و مصائب آن و یک ماجرای کنجکاوی برانگیز دیگر که اشاره به آن دیگر چیزی از داستان کتاب باقی نخواهد گذاشت. کتاب یک داستان عاشقانه است که بعد از کمی تحقیق و مطالعه درباره‌ی زندگی نویسنده‌‌اش آن خواهیم یافت که سیر آن بسیار مشابه مسیر زندگی نویسنده یعنی شاربوت برونته است. دلایل مختلفی وجود دارد که به سراغ خواندن کتابی برویم و آن را بخوانیم، اما بگذارید من از دلیل خودم برای مطالعه‌ی این کتاب، در ادامه‌ی مطلب بگویم.

مشخصات کتابی که من نسخه صوتی آن را شنیدم: جین ایر، ترجمه‌ی نوشین ابراهیمی، نشر صوتی آوانامه با صدای مریم پاک‌ذات، در 26 ساعت و 30 دقیقه. نسخه‌های چاپی این کتاب هم کم نیستند اما آن نسخه‌ای که این کتاب صوتی از روی آن خوانده شده است در سری عاشقانه‌های کلاسیک نشر افق در دو جلد منتشر شده است.

 

 مدتی قبل در فضای مجازی مجازی با یکی از مترجمان پر کار کشورمان که از قضا کتابهای زرد پر فروشی را هم ترجمه کرده اند گفتگویی داشتم و طی گفتگو ایشان به این نکته اشاره داشتند که کتابهای زرد (البته به قول ایشان کتابهایی با سطح ادبی پائین‌تر)  لازمه‌ی بازار کتاب هستند و در واقع همه‌ی ما کتابخوانی را با چنین کتابهایی آغاز کردیم تا به خواندن آثار داستایفسکی و تولستوی و از این دست نویسندگان رسیده ایم.

ایشان اعتقاد داشتند که آثار نویسندگانی همچون جین آستن و خواهران برونته تفاوت چندانی با آثار الیف شافاک و جوجو مویز و رفقا ندارند و کلاسیک بودن آن کتابها و گذشتن زمان است که باعث ستایش آنها توسط کتابخوانان شده است. 

در میان همه‌ی نویسندگان نامبرده‌ی ایشان بلندی‌های بادگیر را از امیلی برونته خوانده بودم و با توجه به شنیده‌هایی که از سایر نویسندگان در ذهن داشتم در قیاس با چنین اثری فارغ از دلایل تاریخی اثر و اولین بودن‌هایی که در آثارشان رویت می‌گردد آن کتاب را لایق عنوان زرد بودن نمی‌دانستم،  اما خب باز هم کتابهایی که ایشان اشاره داشته‌اند را نخوانده‌ام، به هر حال با خودم که نمی‌توانستم کنار بیایم تا به سراغ جوجو و دوستان بروم اما اثر دیگری از خواهران برونته آن هم جین ایر که می‌توان گفت معروف‌ترین اثر این خواهران نویسنده است می‌توانست گزینه خوبی باشد تا تنها با اثر امیلی به قضاوت ننشینم و اثر شارلوت را هم امتحان کمم. اثری که از آن بیش از همه‌ی آثار آن دوران اقتباس سینمایی انجام شده است. این رمان را در دسته‌ی رمانهای عاشقانه‌ی تربیتی به حساب می‌آورند که در سال 1847 توسط شارلوت برونته با نام مستعار کوربل منتشر شده است. در یادداشتی درباره این کتاب نکته جالبی خوانده بودم که شارلوت برونته نخستین نویسنده‌ای بوده که ایده‌ی خودهشیاری شخصی را در ادبیات مطرح کرد. به طوری که شیوه‌ی روایت رمان، اول شخص است و در آن جین ایر (شخصیت اصلی کتاب) که راوی هم هست داستان زندگی خودش را شرح می‌دهد و این کار را از ده سالگی خودش آغاز می‌کند و تا جوانی خود ادامه می‌دهد، اما نکته‌ی مهم این روایت، که گویا در آن دوران هم بی‌سابقه بوده، دید راوی از بیرون به زندگی خود اوست، دیدی که حتی انتقادی هم هست و ما با پیشروی داستان شاهد رشد فکری او خواهیم بود، از برخورد با حوادث و ظلم‌ها گرفته تا عشق. و قطعا این جای ستایش دارد و فکر نمی‌کنم چنین موارد و نوآوری‌هایی در آثار یاد شده‌ی آن مترجم یافت شود.

نظرات 1 + ارسال نظر
میله بدون پرچم یکشنبه 13 شهریور 1401 ساعت 15:07

سلام بر مهرداد
یادش به خیر ... یاد دورانی رو عرض می‌کنم که در نوجوانی کتابهای عامه‌پسند را قورت می‌دادیم... البته جین ایر به نسبت آن کتابها واقعاً فاخر بود...

سلام رفیق
آره، دوران نوجوانی و آغاز جوانی برای همه‌ی علاقه مندان به کتابخوانی دوران اوج به حساب میاد، دورانی که بی ترس از حجم کتابها به سراغشون میریم و با چنان شوقی اونها رو پیش می بریم که تنها بعد از گذشت چند سال باورمون نمیشه که ما همچین عزمی در کتابخوانی داشتیم. البته این موضوع قطعاً بخش زیادیش مربوط به سن نیست و بیشتر نداشتن دغدغه های ادامه‌ی راه هست که نمیزاره اون آرامش کتابخوانی رو داشته باشیم، وگرنه زمان هم که بهونه اس.
بله، این کتاب نسبت به اون کتابهایی که اشاره می کنی و من میدونم منظورت چه کتابهایی هست، فاخر به حساب میاد.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد