کتاب های پرنده آقای موریس لِسمور

چندی پیش به واسطه  دیدن  انیمیشنی  در وبلاگ خوب بندباز با یک سایت مرجع انیمیشن آشنا شدم که فیلم های کوتاه واقعا خوبی داشت،  از بعضی از آنها به واقع لذت بردم.

یکی از آنها ، انیمیشن:  کتاب های پرنده آقای موریس لسمور بود که احساس میکنم بعد از دیدن آن همه ما از کتاب خواندن بیشتر لذت خواهیم برد.

البته منظورم از همه  آنهایی است که در طول زندگیشان حداقل یک یا دو کتاب را با لذت خوانده اند و در طول خواندن آن کتاب حس و حالی ورای حس و حال زندگی روزمره و اطرافشان پیدا کرده اند ،اگر آن احوال را چیزی همچون پرواز ندانیم( که البته بنظرم غیر  از این نیست چرا که پرواز ازخیال سرچشمه میگیرد) به هر حال گویی حسی متفاوت در دنیایی دیگر است. و چه دلیلی از این بهتر برای عشق ورزیدن به کتاب ها.

کتابهای پرنده آقای موریس لسمور دنیایی است که در آن آدم ها عاشق کتاب ها هستند ، دنیایی که عناصری از رویداد ها ،اشخاص و فیلم های دیگر را به عاریت گرفته است و جالب است که در آن کتاب ها هم متقابلا لطف آدم ها را فراموش نمی کنند.



» نام انیمیشن : کتاب های پرنده آقای موریس لسمور 

 The Fantastic Flying Books of Mr. Morris Lessmore

» سال تولید: ۲۰۱۱
» کارگردان: William Joyce, Brandon Oldenburg
» شرکت تولید کننده: Moonbot Studios
» کشور تولید کننده: آمریکا
» زمان: ۱۵ دقیقه
» زبان: صامت
» زیرنویس: –

» کیفیت: بسیار عالی
» فرمت: MKV

« برنده جایزه اسکار بهترین انیمیشن کوتاه در سال ۲۰۱۲ »


 شما می توانید انیمیشن فوق را  اینجا  دانلود کرده و ببینید.

و یا از طریق آپارات از اینجا و >اینجا< آن را به تماشا بنشینید.



نظرات 21 + ارسال نظر
بندباز یکشنبه 15 مرداد 1396 ساعت 13:37 http://dbandbaz.blogfa.com/

به به! خیلی هم عالی!
باور کنید اینقدر لذت می برم می بینم یک نفر دیگر هم در بلاگستان هست که مثل من از دیدن انیمیشن لذت می برد که نگو!
این انیمه کوتاه را قبلا دیدم. منتها الان حضور ذهن ندارم. معرفی مجدد شما باعث می شه که حتما دوباره ببینمش. متشکرم

چه خوب.
اگه فیلم کوتاه خوب ساخته بشه در یک زمان کم حرفهای مهمش رو میزنه و این زمان کم و نپرداختن به حاشیه های حوصله سر بر به مراتب تاثیرگذار تر از کتاب و یا فیلم بلنده. به خصوص وقتی انیمیشن هم باشه که دیگه با رنگ و لعابی به مراتب بیشتر از بقیه و پرداختن بیشتر به خیال دل بیننده رو می بره.
نوش جان

بندباز یکشنبه 15 مرداد 1396 ساعت 13:57 http://dbandbaz.blogfa.com/

هومممممممم... لذت بردم... خیلی زیبا بود...
تقریبا هر انیمیشنی که دوست داشته باشم رو توی هادر کامپیوترم ذخیره دارم. این هم یکی از اونها بود.
راستی!
در سکانس های اولیه، شدیدا یاد جناب میله ی عزیز افتادم که در آخرین پستشون گفته بودند در برابر بادها مقاومت می کنند که مسیرشون رو ادامه بدند!
یکی از بچه ها هم نوشته بود که شما بیدی نیستید که از این بادها بلرزید! ابتدای انیمه، مصداق کامل ایشون بود
به نظرم درخشان ترین قسمت داستان اون جایی بود که روی خطوط داستان انگشت می کشید و قلب کتاب مرده و کهنه زنده می شد! بله، واقعا اگه به سراغ کتاب ها نریم، اونها می میرند، درست مثل ما! که زندگیمون خالی از روح و رنگ و هیجان می شه!... دقت هم کرده باشید، هر کسی میامد برای گرفتن کتاب، ابتدا خاکستری بود و بعد با باز کردن لای کتاب ها، چهره ی زندگیش رنگی می شد...
به به... بازم می تونم بگم که کیف کردم، و پیشنهاد می کنم همه به تماشای این انیمیشن بنشینند.

خوبه . خوشحالم که خوشتون اومد . از همه بچه هایی که اینجا میشناسم انتظاری جز این ندارم .
البته در سکانس اولیه شخصیت مورد نظر داستان را باد نه تنها لرزوند بلکه با خود برد.هرچند کاش همه ما را از این باد ها ببرد.
بله حق با شماست یکی از درخشان ترین قسمت های فیلم همون قسمته اما بنظرم اونجا که نشون داده میشه که روی سطرها دست میکشه فقط دست کشیدن نیست و داره سطر به سطر اون کتاب کهنه رو می خونه و با هر خط حال کتاب بهتر میشه ،و قتی که کاملا غرق در مطالعه کتاب کهنه میشه نشون میده انگار داره وارد یه عالم دیگه میشه و لحظه به لحظه حال کتاب بهتر.(این شوق خوندن هم منو یاد کتاب اگر شبی از شبهای کالوینوانداخت )
به واقع همینطوره . بی توجهی به کتاب ها یعنی مرگ دسته جمعی ما و کتابها.
باز هم هست حالا می گم.
من شدیدا از پیشنهاد شما حمایت میکنم .
ممنون

بندباز یکشنبه 15 مرداد 1396 ساعت 16:52 http://dbandbaz.blogfa.com/

اون بالا من کلمه ی هارد رو بخاطر تند تایپ کردن ، نوشتم "هادر" خجالت کشیدم! لطفا اگر ممکنه اصلاحش کنید.
در خصوص نقطه ی طلایی دست کشیدن روی خطوط، بله همینطوره. شما بهتر از من توصیفش کردید. منم این پیام رو دریافت کردم که وقتی میخونه وارد دنیای اون کتاب شده و باهاش تمام احساسات بشری رو تجربه می کنه، غم،شادی،عشق،هیجان،ترس و ...
متشکرم جناب مهرداد.

هنوز آن مدینه فاضله مورد نظر شما فرا نرسیده است که من بتوانم در نظر های شما تغییری ایجاد کنم . حداقل اینجا همچین قابلیتی ندارد.
بله وارد دنیای کتاب میشه.
یکی دیگه از نقطه های طلایی در سکانس های انتهایی است . اون لحظه خداحافظی و بدرقه اش توسط کتابها اون غم کتابها و لحظه ورود اون دختر و شاد شدنشون .و همونطور که شما گفتی سیاه و سفید بودن دختر و رنگی شدن ش و قاب عکس انتهایی .
سراسر نکته اس که همه اش سرجی خودشه . خدایی دم کارگردان گرم.
اما بازم مهمترین نکته اش مونده

ROHAM یکشنبه 15 مرداد 1396 ساعت 19:20

سلام.تازه واردید،خوش اومدید.
وبلاگ خوبی دارید،موفق باشید.

سلام
بله ، تازه وارد و البته خام و تازه کار در نوشتن را هم به آن خودم اضافه می کنم .
..........................
نظر لطف شماست ،البته بی شک خوب آثار ارائه شده هستند ، ممنون از حضورتان.

مهدخت دوشنبه 16 مرداد 1396 ساعت 00:38

فوق العاده ست این اثر ..

سلام
بله قطعا همینطور است
ممنون

میله بدون پرچم دوشنبه 16 مرداد 1396 ساعت 08:44

سلام
پسورد می‌خواهد!؟؟

سلام
بله ، در همانجا ارائه شده:
رمز فایل: www.minitoons.ir
,,,,,,,,
منتظر نظرتان می مانم

سحر دوشنبه 16 مرداد 1396 ساعت 14:28

آقا اگر ما نبینیم شما ناراحت که نمی شوید؟!!!

سلام
اگر شرایطش را نداشتید و از سر تنبلی و ... نباشه و ندیدید ناراحت نمیشم .البته این ناراحتی چندان اهمیتی ندارد،
چیزی که بیش از این اهمیت دارد این است که بادیدنش خودتان خوشحال خواهید شد .

بندباز سه‌شنبه 17 مرداد 1396 ساعت 18:43 http://dbandbaz.blogfa.com/

مهمترین نکته ش؟!
یه کمی راهنمایی لطفا

راستش منتظرمیله بدون پرچم هستم میخوام ببینم برداشت ایشون چطوره .
با اجازه شما بعد از نظر ایشون برداشت خودم از مهمترین نکته رو بگم
بدون این که من نظر خودم از مهمترین نکته ای که درک کردم رو بگم.
به نظر شخصی خود شما از بین همه نکته هایی که درک کردید مهمترین و براتون بهترین نکته این انیم چی بوده؟

مهرداد جمعه 20 مرداد 1396 ساعت 09:32

سلام
منتظر همه دوستان بودم که ببینند و نظرشان را بدهند بعد این را بگویم که رسیدنشان کمی طول کشید.
بنظرم درکنار همه این نکته های خوبی که گفته شد.
مهمترین حرف که از این انیمیشن درک کردم در آن قسمت است که در ابتدا بعد از طوفان، نویسنده ما وقتی دختری را می بیند که با در دست داشتن طنابی به کمک کتاب های پرنده در حال پرواز است با تعجب نگاهی به کتاب نوشته شده و البته نیمه کاره خودش می اندازد و سعی میکند با پر دادن کتاب و پرتاب کردنش به هوا پرواز او را هم ببیند اما فایده ای ندارد . و کتاب مطیع جاذبه زمین به زیر پایش می افتد.
در این لحظه است که دختر یکی از کتاب های پرنده را به او هدیه می دهد و آن کتاب راهنمای مسیر پسر نویسنده شده و او را تا کتابخانه می برد و ادامه ماجرا...
و در پایان وقتی نویسنده داستان در کتابخانه بعد از مدتها کتابش را به پایان رسانده و از کتابخانه خارج می شود .ما شاهد پر گرفتن و پرواز کتاب پسر نویسنده هستیم.
در یک انیمیشن چنین پیام مهمی برایم غافلگیرکننده و بسیار جالب بود و لذت بردم.
بله .بعد از سیر نویسنده داستان در کتابخانه و عمری عشقبازی با کتاب هاست که اثر نویسنده یک کتاب واقعی شده است. کتابی لایق پرواز...

ما مخلص مهرداد اول اشک ششم واقعی هم هستیم.

بندباز جمعه 20 مرداد 1396 ساعت 16:26 http://dbandbaz.blogfa.com/

درود بر مهرداد خان
درباره ی بخش طلایی این انیمه، حق با شماست. حالا که از زاویه ی نگاه شما، نگاه می کنم، می بینم بله!... زندگی ما زمانی می تونه از شر ِمحدودیت (جاذبه) تکرارها (زمین گیری) رها بشه، که به واقع به بال های دانش و آگاهی و عشق! مجهز شده باشیم. و این هم به سادگی به دست نمیاد... نیاز به زمان داره و از خودگذشتگی! و توجه به دیگران و دوست داشتن و عشق ورزیدن به انسان ها و طبیعت!!... این مسیری هست که ما باید در اون گام برداریم تا جاودان بشیم و رهروی دیگر در ادامه ی مسیر ما، با کمک و راهنمایی هایی که از خود به جا میگذاریم، به زندگی رنگ و روح و لطافت ببخشه...
من به رسم ادب، برای این دید ِزیبای شما ، ادای احترام می کنم. سپاسگزارم.

درود بر شما
رهایی از محدودیت (جاذبه) تکرار ها (زمین گیری) . آگاهی و عشق . زمان و از خودگذشتگی. رنگ و روح و لطافت.
ممنون . برداشت های شما از این کامنت هم برام جالب بود.
من از شما بخاطر آشنایی باآن مرجع انیمیشن و همچنین نظرات خوبتان سپاسگزارم

محبوب جمعه 20 مرداد 1396 ساعت 20:07 http://2zandarman.blog.ir/

سلام
تم عشق و دلبستگی میان انسان و کتاب دریک انیمیشن واقعا جالب و جذاب به نظرمی آید. هم زیبا ست و هم امید بخش، دوستی با کتاب برای یک زندگی بهتر و آینده یی روشن تر...مخصوصا دررابطه با کودکان و نوجوانان.
***
حتما دانلود می کنم و می بینم. : ) ممنونم. هم ازشما و هم دوست خوبمان بند باز بابت این معرفی خوب

سلام از ما
بله .جالب و جذاب و بسیار پرمغز است.
اما بنظرم پیام این انیمیشن بیشتر بدرد ما میخورد تا کودکان و نوجوانان. درسهای بزرگی به ما می دهد.
.....
منتظر نظرتان پس از دیدن انیمیشن می مانم. سپاس

مجید مویدی جمعه 20 مرداد 1396 ساعت 20:33 http://majidmoayyedi.blogsky.com

سلام مهرداد جان
تازه دارم دانلود می کنم فایل رو.
برم ببینم، بعد اگه حرفی بود حتما خدمت می رسم... .
مخلصیم

سلام
بسیار عالی .خیلی منتظرت موندم. خوش اومدی
آنقدر این فیلم به دلم نشسته که دوست دارم همه ببیننش.
ممنون .منتظر نظرت میمونم.

میله بدون پرچم شنبه 21 مرداد 1396 ساعت 10:51

سلام
بابت تاخیر عذرخواهی می‌کنم...
انیمیشن جالبی بود. نکات مختلف آن را هم دوستان مختلف حلاجی کردند. بندباز هم که خیلی لطف داشت یاد من افتاد
من هم از آن صحنه‌ای که کتاب متروک و رو به موت را که سالها بود کسی آن را نخوانده بود به زندگی بازگرداند را دوست داشتم. خواندن کتاب یک زندگی‌بخشی دو طرفه است. کتابی که خوانده می‌شود حیات می‌یابد و به پرواز در می‌آید و کسانی هم که آن را می‌خوانند ذهنشان به پرواز در‌می‌آید. طبعاً کتابخانه جایگاه ویژه‌ای دارد چون کتابهای کتابخانه بیشتر از باقی کتابها خوانده می‌شوند و باصطلاح زنده‌تر هستند. در کتابخانه همیشه می‌توان امید داشت که خواننده جدید و تازه نفسی از راه برسد.
چیزی که خودش مشغول نوشتن آن بود به نظرم کنکاشی بوددر مورد خود کتاب.

سلام
بله ، شاید کتابهای کتابخانه کمی خسته و خاکی به نظر بیایند اما حتما از کتابهای نو و خوش رنگ و لعاب کتابفروشی خوشحال ترند .
تازه در کتابخانه کتاب ها هیچگاه شکست عشقی هم نمی خورند اما در کتابفروشی کتابها بارها بخاطر قیمتهایشان در لحظه های آغازین وصال با خواننده به فراغ می رسند.( می بینید هنوز عذاب وجدان کتاب موراکامی که در کتابفروشی رهایش کردم رهایم نکرده).
راستی وبلاگ هم جایی است که وبلاگ نویسان همیشه امید دارند خواننده های تازه نفس از راه برسند و به آن جان بدهند و به واقع وبلاگ بدون عزیزانی چون شما خواهد مرد.
ممنون از وقتی که گذاشتی

مجید مویدی شنبه 21 مرداد 1396 ساعت 22:15 http://majidmoayyedi.blogsky.com

عجب انیمیشنی بود!!
دستِ شما و بندباز خوش! کیف کردم واقعا.
دوستان که حرفای خوب رو زدن، بذارید منم که گوشه ی مجلس شستم، یه چیزی گفته باشم:
+ چهره ی شخصیت، منو به شدت به یاد "باستر کیتون" انداخت. معروف به "صورت سنگی"! (تو پرانتز بگم که به آهنگ متن اوایل فیلم توجه کنید). چهره ای که اندوه اولیه ی شخصیت رو فوق العاده منتقل می کرد. اما خب، یه حرکت کاملا رو به جلو انیمیشن این بود که خنده و شادی رو کاملا آورد توی این چهره!
+ و اینکه خانمِ بندباز!!
کسان دیگه ای هم هستن که انیمیشن خیلی دوست دارن! بهشون معرفی کنید لطفا" :))

بله ، خوب انیمیشنی بود آقا ، خوووب!
بحق هم برنده اسکار شده.
قابل شما رو هم نداشت داداش ،دست کارگردان و نویسندش درد نکنه.
..............
به قول حافظ
شاهد دلربای من می کند از برای من / نقش و نگار و رنگ و بو تازه به تازه نو به نو
خوشحالم که هر کدوم از بچه ها که این انیمیشن رو میبینن یک دریچه نو از این فیلم برام باز میکنن و لذت من رو ازش بیشتر میکنن.فقط حیف از بین دوستان اینجا خانم سحر و مدادعزیز هنوز ندیدنش.
به تازگی جمله ای از مک ایوون خونده بودم که میگفت: هرکتابی خوانندگان متفاوت با خودش را داردو خواندن کتاب همانند یک سفر است و من دوست دارم به خوانندگانم این فرصت را بدهم که هر چه دلشان میخواهد از این سفر بدست بیاورند.
تعبیر زیباییست که درباره این انیمیشن هم صدق میکند.
..........
کشف باستر کیتون عالی بود . تازه فهمیدم علت این دلنشینی و آشنایی از پیش آقای نویسنده از کجا آب می خورد، جالب تر اینکه وقتی نام او را در نت جستجو کردم در میان عکس ها یک عکس از او پیدا کردم که دقیقا به شکل شخصیت انیمیشن بود با همان رنگ لباس و کلاه و گریم و حتی عصا.
موسیقی و انتقال حس هایش که معرکه است.
..............
بله سرکار بند باز که در این زمینه سرآمدند.

بندباز یکشنبه 22 مرداد 1396 ساعت 01:00

سلام جناب مهرداد
شما نسبت به بنده لطف دارید، باعث خوشحالی من هست بودن در کنار جمع خوبی چون شما و بقیه دوستان. تا باد چنین بادا



مجید جان
شما خیلی سرتون شلوغه، والا کمتر پیش اومده زیارتتان کنیم و فکر نمی‌کردم انیمیشن دوست داشته باشید. اما چشم، معرفی خواهم کرد.در وبلاگ خودم. منتها از سلیقه ی خوب و دستچین کردن آقا مهرداد هم غافل نشوید

سلام بر بندباز گرامی
من هم بسیار خوشحالم که در این روزگار فرهنگ و هنر گریز در جمعی هستم که در علایقم با آنها اشتراک دارم و به واقع از آنها یاد می گیرم . تا باد چنین بادا
...........
شما که زندگیتان با رنگ و نقش و تصویر گره خورده طبعاً معرفی های معرکه ای دارید مثل آثاری که تا اینجا دیده ام. باز هم معرفی کنید لذت می بریم،
.....
چوبکاریمان نفرمائید.من هم هر از گاهی در این راه جسارتی خواهم کرد .

خورشید دوشنبه 23 مرداد 1396 ساعت 10:48 http:/http://tangochandnafare.blog.ir/

سر فرصت دانلودش میکنم و می بینم و نظرمو میگم
تو زندگی من یه چیزی حکم روون کننده چرخ دنده ها رو داره اونم انیمیشن خب هر چی دم دستم بیاد میبینم تا کودک درونم شاد و خوشحال بمونه
تا حالا هدفمند دنبال انیمیشین نبودم ولی به جرات می تونم بگم موثر ترین حرفهایی که شنیدم جوری که تا مغز استخونم رسوخ کرد دیالوگهای خاص کارتون ها بوده :)

سلام
خوش آمدید
حتما ببینید.
منتها این انیمیشن هرچند برای کودکان هم زیباست اما بیشتر به درد بزرگسالان میخورد، حالا خودتان بینید بهتر است. دیالوگی در این انیمیشن نخواهید شنید اما سرشار از حرف است،

خورشید دوشنبه 23 مرداد 1396 ساعت 23:45 http:/http://tangochandnafare.blog.ir/

تا ندیدم نمی تونم قضاوت کنم ولی یه گره خیلی کوچولو به ابروهام دادم و فکر میکنم انیمیشنی که برای بزرگ ساله اونم با یه دنیا حرف چه معجونی میتونه باشه احتمالا دچار ییش داوری بشم برای دیدنش مقاومت کنم
دارم دانلود میکنم ولی دچار یه در گیری ذهنی شدم نسبت بهش که می نویسم ازش :)) و امیدوارم پشیمون نشم

شما اون گره ها رو وا کن، بدون پیش داوری نگاهش کن.
من نگفتم برا بزرگسال ساخته شده، اینو سازندش میدونه،منظورم این بود که بدرد بزرگسال زیاد می خوره. هرچند این انیمیشین اینقدر زیبا ودلنشین و تاثیر گذار هست که پیش بینی میکنم همه پیش داوری های شما را خنثی میکنه
پشیمان نخواهی شد

خورشید سه‌شنبه 24 مرداد 1396 ساعت 12:44 http:/http://tangochandnafare.blog.ir/

پیش داوریم درست از اب در اومد خیلی خوب بود ولی واسه ادم بزرگا :)))
من ترجیح میدم یه انیمیشن تو مایه های لوراکس اما در مورد کتاب ببینم
وقتی یه چیزی با اون توصیف بهم توصیه میشه می دونم با دیدنش خیلی خیلی خوشحال نمیشم
هر چند برای دوستای بزرگسالم می فرستمش و توصیه میکنم ببینن
برای یک بار خوب بود ولی تصور های خودم خیلی هیجان انگیز تر بودن
میگم هیجان شما همون تاثیر گذار بدون
گفتم ادم بزرگ ها چون کودک درونم هنوز همون دختر بچه پنج ساله مونده :))
به هر حال سلیقه انیمیشنی من متفاوته
من ترجیح میدم کااااررررتون ببینم :)))

این انیمیشن کوتاهه و مثل فیلم کوتاه با کارتونی که شما می گید متفاوته و در فیلم و انیمیشن کوتاه سازنده اثر تمام تلاشش در زدن حرفش در این زمان کم هست که غالبا این حرف یک حرف جدیه .
به هر حال سلیقه انیمیشنی شما هم بسیار قابل احترامه . اونها هم واقعا زیبا هستن . مثلا من رئیس مزرعه رو دوست داشتم با دیدنش حس میکردم توی مزرعه حیوانات اورول هستم.
اما این انیمیشن مورد بحث و سلیقه شما هیچ ربطی به هم برای مقایسه ندارن. مثل این میمونه که شما نقاشی مدادرنگی رو با رنگ و روغن مقایسه کنی.
ممنون از وقتی که گذاشتید. شاد باشید

محبوب سه‌شنبه 24 مرداد 1396 ساعت 14:21 http://2zandarman.blog.ir

من بعدازدیدن انیمیشن یاد این شعرافتادم.
زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست هر کسی نغمه ی خود خواند و از صحنه رود صحنه پیوسته به جاست. خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد.
***
کتاب بالا را نخوانده م اما طراحی روی جلد برایم آشناست. خیلی آشناست، انگارجایی کتاب را دیده م یا شاید داشته م، یا شاید هنوز داشته باشم.
بعد ازاسباب کشی و چیدن کتاب ها درقفسه های جدید معلوم می شود که درست حدس زده م یا خیر...
اما هنوز هم می گویم که فکر می کنم این کتاب را داشته باشم. : )
فعلا بیش ازاین حافظه یاری نمی کند : )
برقرار باشد دوست.

بله ، هر دم از این باغ بری می رسد ،تازه تر از تازه تری می رسد .
یکی دیگر از پیامهایی که به زیبایی آن را نشان میدهد همین شعریست که شما گذاشتید.
..........
تا آنجا که من میدانم نسخه های چاپ شده در ایران از این طرح خوب جلد استفاده نکرده اند ، احتمالا شما نسخه اصلی را دیدید یا داشته اید یا دارید.
پس باید منتظر اسباب کشی بمانیم و چیدن قفسه ها ؟تا ببینیم کی قسمت می شود که این جعبه ها باز شوند.
به هر حال اگر به چشمتان به این کتاب خورد پیشنهاد میکنم بخوانیدش حجم بسیار کمی هم دارد و زیاد وقت نمی گیرد . اما بنظرم کتاب خوبی بود.
ممنون. پایدار باشید

مدادسیاه سه‌شنبه 31 مرداد 1396 ساعت 10:55

دیدمش. جالب بود. یادمرحوم پدرم افتادم و احترام فوق العاده ای که برای کتاب، فارغ از موضوع و محتوای آن قائل بود. شاید تحت تاثیر اوست که جرئت نمی کنم در کتاب هایم علامت گذاری یا یادداشت نویسی کنم.

ممنون .بله ،من که بسیار از دیدنش لذت بردم.
یاد پدر بزرگوارتان گرامی. و ممنون از حس عالی ایشان به کتاب.
عجب >به این نکته شما دقت نکرده بودم. چیزهایی که ما از خود به یادگار میگذاریم ،مانند همین حاشیه نویسی بر کتاب که شما اشاره کردید)آیا همان حس و حال را برای آیندگان ما تداعی می کنند که گذشتگان برای ما؟

سمیه جمعه 7 دی 1397 ساعت 16:53

مهرداد خان ،بدون اغراق یه ده باری من این انیمیشن رو دیدم

عرضم به حضور سرکار که باید اعتراف کنم من هم کمتر از این آن را ندیده ام.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد