تا کتک نخورم آدم نمیشم - عزیز نسین

همیشه بین کتابهای قدیمی خونه یه سری کتاب بود که فقط  روزای خونه تکونی پایان سال می دیدمشون و  تا جایی که یادمه به جز من همه اعضای خونه خونده بودنشون .بخش قابل توجهی از کتابها هم غیر داستانی بودو منم همیشه فکر می کردم هیچکدوم  کتابای جذابی نیستن برا همین هیچوقت سراغشون نرفتم وبا اینکه چند اثر داستانی هم بینشون بود جِدیشون  نگرفتم تا اینکه چند وقت پیش توی یکی از  کانال های فضای مجازی یه  داستان کوتاه صوتی به نام "هِی کمتر شدیم" از مجموعه داستانی تحت عنوان"مگه تو مملکت شماخرنیست"شنیدم که چند وقتیه نسخه صوتیش به بازار اومده.داستانش طنزشیرینی داشت که به فرهنگ ما هم نزدیک بود.بعد از شنیدنش رفتم سراغ کتاب های زیرخاکی خونه و  اولین کتابی که دست گرفتم مجموعه داستان حاضر از همین نویسنده بود.چند تا از داستانها خوب بودند و واقعا من وادار به خندیدن کردن.البته یه نکته دردآوری که بارها در حین خوندن به فکرم می رسید این بود که فقرفرهنگی و بدبختی و بیچارگی مردم ۵۰ سال پیش ترکیه که نویسنده  ازشون نوشته شباهت زیادی به مردم امروز ما داشت.

این کتاب که در گذر سالها با کاغذهای کاهی  رنگ و رو برگشته و تا حدودی پاره پوره  به دست من رسیده  مجموعه ای از داستان های کوتاه" عزیز نسین" است که وقتی در دهه پنجاه خورشیدی به ترجمه رضا همراه رسید وتوسط دنیای کتاب در قطع جیبی منتشرشد شامل ۱۸ داستان کوتاه طنز بود که در این چهل پنجاه سالی که از عمرش میگذره  طی  جابه جایی های فراوون و دست به دست گشتن هِی ازش کم شده و کم شده تا اینکه درحال حاضر فقط ۱۳ داستانش برای من باقی مونده .منم توی این روزای بدون وقتم خوندنمش و در ادامه مطلب هم چند خطی درباره هر یک از داستانها نوشتم.

.......................................

عزیز نسین طبق معرفی ویکیپدیا نویسنده ،مترجم و شاعر ترکیه ای است که با نام اصلی مَحمَت نُصرت در سال ۱۹۱۵ به دنیا آمده و در ۱۹۹۵ از دنیا رفته است .آثار او در دهه چهل ،پنجاه و شصت خورشیدی در ایران مکرر چاپ می شد و خواننده داشت اما در دهه های بعدی هم خوانندگان آثارش کمتر شدند و هم مجوز چاپش دیگر صادر نشد تا اینکه از سال 94 انتشار آثار این نویسنده  در ایران از سر گرفته شد.

 قضیه انتخاب نام  مستعار عزیز نسین هم جالبه:عزیز که نام پدرش بوده و نسین در زبان ترکی به معنی تو چه کاره ای . یعنی درواقع نام مستعارش میشه یه چیز شبیه :عزیز تو چیکاره ای این وسط؟

عزیز نسین در طول عمرش کتابهای طنز زیادی را به چاپ رساند و همچنین سردبیر چندین روزنامه و مجله طنز هم بوده و با توجه به دوره ای که در آن زندگی می کرد گویی زندگی خیلی هم برایش گل و بلبل نبوده چراکه بخاطر دیدگاه های سیاسی چند بار هم راهی زندان شده است.نسین در کشور ما هم کم مورد نوازش مخالفان و دولت ها قرار نگرفت واین تنها به یکی دو دهه اخیر که از انتشار آثارش جلوگیری شد ویا تهمت هایی  فراوانی تنش را در گور لرزاند محدود نمی شودبلکه جایی از زبان مترجم اخیر آثارش می خواندم که در سال 49  بخاطر شکایت سفارت ایران در ترکیه به جرم توهین به شاه ایران  هم 6ماه به زندان  افتاده است. 

ادامه مطلب ...

سه تار - جلال آل احمد

"از قدیم هم گفته اند که یک سوزن به خودت بزن و یک جوالدوز به دیگران" 

هر وقت قصد خواندن کتاب جدیدی دارم  چشمم به دسته بندی سمت چپ وبلاگ می افتد و آنجا پوشه ی خلوت ادبیات داستانی ایران چنان مظلومانه نگاهم می کند که از این خلوتی شرمسارمی شوم،  امان از این خودنمایی کتاب های خارجیِ رنگ به رنگِ نشسته در کتابخانه که اجازه نمی دهند چند خطی هم از خودمان بخوانیم تا ببینیم اوضاع داستان در این ور آب چگونه بوده و از چه قرار است .

اما این بار به هر شکلی بود موفق شدم به سراغ یک مجموعه داستان ایرانی بروم که همین مجموعه حاضر پیش روی شماست و بنظرم زمان مناسبی هم این کار را انجام دادم چون کتاب روان و موتور راه انداز نسبتاً خوبی حداقل برای شخص من به حساب می آمد . خصوصا به این دلیل که با خودم عهد کرده بودم که کتاب بعداز آن را از بین قطورهای موجود در کتابخانه انتخاب کنم . 

این کتاب که سه تار نام دارد مجموعه ای از 13 داستان کوتاه از جلال آل احمد است که از لحاظ تاریخ انتشار پس ازمجموعه داستان های "دید و بازدید" و "از رنجی که می بریم" به عنوان سومین مجموعه داستان جلال برای بار اول در سال 1327 به چاپ رسیده است . در این مجموعه نویسنده می کوشد به فقر فرهنگی و خرافات موجود در جامعه ی عصر خود بپردازد که البته بعد از گذشتن نزدیک به 70 سال از نوشته شدن این داستان ها هنوز برخی از مسائل اشاره شده به قوت خود باقی هستند.

...........................................................

مشخصات کتاب من:  چاپ هشتم 1395،نشر معیار علم، 1000 نسخه

پی نوشت : در مظلومیت کتابهای نویسندگان ایرانی در فضای مجازی همین بس که یک عکس درست و حسابی از این کتاب در اینترنت وجود نداشت که در وبلاگ بگذارم و دست آخر خودم دست به کارشدم.


در ادامه مطلب چندخطی درباره هریک از داستانها و همچنین بخشهای کوتاهی ازمتن را میتوان مطالعه کرد. 

 

ادامه مطلب ...

سر دسته ها - ماریو بارگاس یوسا

سردسته ها مجموعه داستان کوتاهی است که یوسا در آن شش داستان کوتاه  را در سن بیست و پنج سالگی به سال 1959 و پیش از خلق نخستین رمان خود ، شهر و سگ ها نوشت.

از مقدمه کتاب در می یابیم که بسیاری از عناصر این شش داستان از جمله نام قهرمانان ودرون مایه های داستان ها و سبک نگارش شان در رمانهای بعدی یوسا به اشکال گوناگون بازآفرینی شده اند. به عنوان مثال گروهبان لیتوما در داستان کوتاه (ملاقاتی)در مجموعه حاضر در رمان مرگ در آند نیز حضور دارد،درونمایه و مضمون داستان( سردسته ها) با رمان شهر و سگ ها بسیار مشابه است ،شیوه یوسا در تغییر زمان در یک پاراگراف واحد ،که در رمان های مرگ درآند ،گفت وگو در کاتدرال و خانه ی سبز نیز استفاده شده، در دیالوگ داستان کوتاه (کرجی) مجموعه ی حاضر نیز به کار رفته است.

دغدغه های دائمی یوسا : قدرت ،خشونت،دوستی و همبستگی در شش داستان این مجموعه نیز حضوری پررنگ دارند.

خورخه ماریو پدرو بارگاس یوسا  (زادهٔ ۲۸ مارس ۱۹۳۶)   داستان نویس، مقاله نویس، سیاست مدار و روزنامه نگار اهل پرو است. یوسا یکی از مهمترین رمان‌نویسان و مقاله‌نویسان معاصر امریکای جنوبی و از معتبرترین نویسندگان نسل خود است. و صاحب شاهکار های بزرگ.

اگر لیستی از آثار این نویسنده تهیه کنیم با خواندن این اثر دقیقآ دست گذاشته ایم روی اولین اثر او و از قضا  این اولین کتاب یوساست که من می خوانم.

و کتاب من چاپ چهارم در تابستان 1393 بوده و در 1000 نسخه به ترجمه آرش سرکوهی در نشر چشمه منتشر شده است.


این کتاب و متن خودش را از بهمن 1394  به اینجا رسانده است.

در ادامه مطلب کمی با فضای تک تک داستان ها آشنا می شویم  :

ادامه مطلب ...