جزیره سرگردانی - سیمین دانشور

در تعریف رمان اجتماعی می خوانیم :

رمان اجتماعی داستانی است که توجه اصلی نویسنده در آن معطوف به ماهیت جامعه و عملکرد و تاثیر بر اشخاص است.نویسنده با به تصویر کشیدن چگونگی تاثیر گذاری شرایط اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی بر شخصیت ها و رویداد های داستان سعی می کند تلویحاً خواننده را متوجه کمبودهای اجتماعی کند و به نوعی خواهان بحث و ایجاد اصلاحات اجتماعی است.

از دهه بیست خورشیدی رمان اجتماعی در ایران ارتباط عمیق تر و هنری تری نسبت به پیش با اجتماع برقرار کرد و تا دهه ی پنجاه با آثار نویسندگانی همچون بزرگ علوی،صادق چوبک،علی محمد افغانی،جلال آل احمد و محمود دولت آبادی مسیر رشد خود را ادامه داد.با وقوع انقلاب سال پنجاه و هفت ادبیات داستانی ایران تحت تاثیر تحولات اجتماعی و فرهنگی جامعه قرار گرفت و فصلی تازه در داستان نویسی ایران گشوده شد.طبق نظر منتقدان رمان های اجتماعی نوشته شده در دهه پنجاه و پیش از آن به گونه ایست که در آنها به مسائلی از جمله فقر،رنج،جهل،خشونت،مشکلات خانوادگی و خرافات به صورت موردی و مجزا پرداخته  شده است.به عنوان نمونه ای از این آثار که درباره اش دراین وبلاگ با هم صحبت کردیم می توان به مجموعه داستان سه تار اثر جلال آل احمد اشاره کرد که نویسنده در این مجموعه بیش از هر موضوعی نوک پیکان را به سمت جهل و خرافات حاکم بر جامعه  برده است.اما در دهه های 60تا 80 خورشیدی شاهد آثاری هستیم که تقریبا تمامی جنبه های زندگی اجتماعی مردم را به تصویر کشیده اند.طبق نظر منتقدان رمان جزیره سرگردانی که در سال ۱۳۷۲ منتشر شد یکی از برجسته ترین رمانها در این زمینه است.

زندگی سیمین دانشور از وقتی خودش را شناخته تا زمانی که این کتاب را نوشته است متقارن با سالهای پرتنش و پراضطراب سرزمینمان ایران بوده است.او فضای معترض جامعه پیش  از کودتای ۲۸مرداد ۱۳۳۲ و تحولاتی که بعد از آن اتفاق افتاد را درک کرد و پس از اینکه با مرگ رازآلود همسرش جلال آل احمد در سال ۱۳۴۸مواجه شد در یک دهه پیش رو شاهد تحولات عظیم اجتماعی و درپی آن انقلاب مردم در سال۵۷بود.او شاهد زندگی نسلی از جوانان( همچون هستی شخصیت اصلی رمانش)بود که در آن سالها همواره در بلاتکلیفی و سرگردانی میان سنت و مدرنیته  و در واقع حیرانی در تشخیص خوب و بد زندگی کردند و دانشور در این رمان این سرگردانی  را به تصویر کشیده است.

راوی در این رمان دانای کل است واز زندگی هستی نوریان ،جوان بیست و هفت ساله و فارغ التحصیل رشته ی هنر سخن می گوید و از این طریق شرایط اجتماعی دهه پنجاه را برای خواننده شرح می دهد.پدر هستی در شلوغی های 28 مرداد سال 32  کشته شده و پس از آن مادرش او و برادر کوچکترش شاهین را نزد مادربزرگ پدری شان می سپرد  وبا مرد ثروتمندی به نام احمد گنجور ازدواج می کند. احمد گنجور دلال و کار چاق کن  امریکایی ها در ایران است و از همین طریق هم ثروتی به هم زده است. پای هستی به واسطه ازدواج مامان عشی(مادرش)با گنجور به مهمانی های اشراف و مستشاران آمریکایی باز می شود و این در صورتیست که هستی تحت تعلیم مادربزرگی رشدیافته است که یک معلم بازنشسته ی عاشق مصدق بوده و فرزندش را شهید راه مصدق می داند و در خانه ی مادربزرگ عکس پسرش در کنارعکس مصدق و جلال آل احمد بر روی دیوار است. هستی به همراه دوست و دلباخته اش مراد هرهفته سر تمام کلاس های سیمین دانشوردر دانشگاه حاضر می شود و به دنبال فرصتی می گردد تا بعد از کلاس با او همکلام شود،حتی او به خانه سیمین هم رفت و آمد دارد و ما دربخشهای زیادی از متن کتاب شاهد مکالمه هستی با سیمین درباره مسائل مختلف اجتماعی هستیم.

مراد فارغ التحصیل رشته ی معماری و هم دانشگاهی هستی است و در پروژه های هنری تحت سرپرستی استاد مانیِ نقاش با هستی که کارمند وزارت فرهنگ و هنر است همکاری می کند.مراد گرایش سیاسی دارد واصطلاحاٌ کله اش بوی قورمه سبزی می دهدو زبانی سرخ دارد.هستی و مراد مدت هاست با هم دوست هستند و هستی منتظر است که بالاخره مراد به خواستگاری اش بیاید .

سلیم پسر یکی از بازاری های سرمایه دار تهران،خارج از کشور تاریخ ادیان خوانده وبه تازگی به ایران بازگشته است.مامان عشی(مادر هستی) سلیم رادر حالی برای ازدواج با هستی در نظر دارد که او هنوز در انتظار مراد است وبا اینکه با خواستگاری سنتی مخالف است با تردید فراوان و شاید ابتدا به احترام  مادرش اجازه خواستگاری توسط سلیم را می دهد.هستی بعد از آشنایی با سلیم متوجه دیدگاه سنتی و مذهبی او می شود و با توجه به تمایلش به مدرنیته و همچنین وجود مراد سرگردان می شود.

..........................

 + درنوشتن این مطلب از مقاله ای تحت عنوان "نقد جامعه شناختی رمان جزیره سرگردانی"نوشته ی دکتر مریم عاملی رضایی کمک گرفته شده است که اگر کتاب را خوانده باشید می توانید این مقاله جامع را از اینجا بخوانید.  همچنین در بخشی از نتیجه گیری این مقاله می خوانیم:

رمان جزیره ی سرگردانی برهه ی خاصی از حیات اجتماعی ایران را رقم می زند که در آن نویسنده سعی کرده به ژرفایی عمیقتر نقب زند و به شیوه ای هنری به بازآفرینی این مرحله بحرانی تاریخ معاصر بپردازد.رمان در برگیرنده ی اکثر طبقات اجتماعی و قشر های مردمی در دوره ی خود است. گفتمان رمان وار با قرار گرفتن صحنه های متقابل اجتماعی در کنار هم شکل گرفته است و شخصیت های داستانی از حیث سبکی فردیت یافته اند.نیروهای اجتماعی گوناگون و پیکارها و تضاد های میان آنان در آستانه ی انقلاب سبب کشف معناهای جدید و ورود مفاهیم تازه در عرصه ی مذهب ،سیاست و اجتماع شده است. این فرایند،قهرمان داستان را در جستجوی معنا به پیش می راند به گونه ای که متاثر و هماهنگ با آگاهی جمعی به انتخاب فردی دست میزند و میان آگاهی جمعی و آگاهی نسلی رابطه ای کارکردی برقرار می کند. درون مایه ی اجتماعی رمان ،متاثر از تقابل میان استضعاف و استعمار،فقر و غنا و سنت و مدرنیته است. می توان گفت این اثر توانسته است سیر تحول جامعه ی ایران در دوره ی انقلاب را همگام با حفظ کلیت ادبی و هنری خود به خوبی بازتاب دهد.

...................................

پی نوشت:این کتاب کمی سخت خوان است (البته برای من اینگونه بود وشاید بخاطر ادبیات غنی این کتاب و فقر ادبی من بوده باشد)اما در نوع خود کتاب خوبیست.
مشخصات کتابی که من خواندم: چاپ سوم شهریور ماه 1380،انتشارات خوارزمی،33000 نسخه(تیراژ را درست می بینید صفر اضافه نگذاشتم)

جملات جالب توجه در این کتاب فراوان بود و من اغلب آنهایی را که نظرم را جلب کرد در ادامه مطلب که نسبتا طولانی هم شده است آورده ام.

ادامه مطلب ...